۱۳۹۶ دی ۳۰, شنبه

من پشیمان نیستم

دو سال پیش یعنی ۲۰ ژانویه ۲۰۱۶ در فیس بوک نوشته بودم:
از انتخابات:
**********
ما منتقدان جدی و مخالفان نظام ولایت فقیهی در این کشور دیکتاتور زده، کاندیدی برای رای دادن نداشته ایم. حد اکثر باید به کسانی رای می دادیم که امید ما را به پیشبرد اصلاحات و صاحب حق شدن مان در آینده، زنده نگه می داشتند. کسانی که باید به آن ها امید می بستیم را هم بیرون ریختند و از حق رای خود محروم شدند. به ما توصیه شد به بخشی از حاکمان با تدبیری رای دهیم که امید است با برگرداندن امور به اعتدال، حق اصلاح طلبان را به آن ها باز گردانند. اعتدال گرایان نجات دهنده نیز امروز نفوذی های دشمن تلقی می شوند و حاکمان به همین دلیل، دست بالشان را برای هر نوع اعتدال و تدبیر بسته اند.
اصلاح طلبان مانده اند که چه بگویند، اما برخی سخنگویان اعتدال گرایان می گویند بیایید به بخشی از مورد تایید واقع شدگان رای دهید تا معلوم شود با سیاست های حاکم مخالفیم.

کیست که نداند اکثریت مردم با این سیاست ها و این حاکمان مخالف اند/ به چه کسی باید نشان دهیم؟ آیا رای دادن در چنین شرایطی تایید آن ها به طور ضمنی تلقی نخواهد شد و این مرز را به هم نخواهد زد؟
در واقع امروز از ما دعوت می شود تا هیچ اعتراضی نکنیم و به امیدهای واهی یک عده وامانده که امیدهایشان به یک عده بکلی بی باور به تغییر به بن بست رسیده، رای دهیم و این را تنها راه تغییر اوضاع بدانیم.
دردناک است، ولی حقیقت دارد. این تنها رهبران نظام ولایت فقیهی نیستند که ما را مهجور می شناسند، همه بی باوران به توانایی مردم در چرخش اوضاع سیاسی کشور، ما را هم همانند خود مهجور می پندارند.


این موضعگیری از نگاه امروز پس از دو سال پر تلاطم در جمهوری اسلامی تا چه حد درست بوده است؟

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی