۱۳۹۵ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

قوهٔ قضائیهٔ آمریکا

امشب دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا یک نفر را که ظاهرا به برادران ناشناخته لاریجانی و بویژه صادق لاریجانی بی شباهت نیست، در شورای عالی قضایی آمریکا خواهد نشاند. یک قاضی دمکرات دیگر امسال بازنشسته می شود و یکی هم سخت بیمار است. و بدین ترتیب محافظه کاران قوهٔ قضائیه را در دست خواهند گرفت. بدتر اینکه، قاضی ها تا آخر عمرشان درست مثل جنتی در مسندشان می مانند و هیچ کس نمی تواند آن ها را عزل کند. پیامد آن را ما ایرانی ها بهتر از آمریکایی ها می دانیم. بزودی قوهٔ قضائیه به صورت کامل در اختیار راست های افراطی در می آید. مردم چگونه اعتراض خواهند کرد؟ کنگره چقدر مقاومت خواهد کرد؟

۱۳۹۵ بهمن ۱۱, دوشنبه

صدای اعتراض را بلند تر کنیم

با برنامه های ضد دمکراتیکی که دونالد ترامپ از همان اولین روز در دست گرفت دولت در آمریکا به اجرا گذاشت، موج نفرت و انزجار رو به تزایدی در آمریکا و جهان براه افتاده است. اعتراضات کوچک و بزرگ زنان، مهاجران، جوانان و تقریبا کلیهٔ نیروهای ترقیخواهٔ آمریکا و هم اکنون اروپا لحظه ای نیست که ادامه نداشته باشد و بالا نگیرد.
مرعوب رفتارهای شک برانگیز دولت ترامپ نشویم. هدف او به هم ریختن تعادل راونی مخالفان برای پیشبردن برنامه های فاجعه بار تری است که به تدریج رو می کند.
باید با همه وجود به مبارزات مردم بپیوندیم . تقویت بیش از پیش صدای اعتراض  می رود تا جبههٔ بزرگی را علیه دولت فاشیست مآب ترامپ ایجاد کند و مهرش را بر تحولات سیاسی آمریکا و جهان بکوبد. 

۱۳۹۵ بهمن ۹, شنبه

خصوصی سازی ناتو

انتقادهای دونالد ترامپ به ناتو، با هدف فروپاشی پیمان های نظامی  یا ایجاد یک دنیای بدون جنگ نیست. او بهتر از هر کسی می داند، تنها به یمن وجود همین قدرت نظامی ست که می تواند «اول آمریکا» را شعار دهد.
حملات او به ناتو مانند حملاتش به هر چیز دولتی، برای گسترش خصوصی سازی هاست. وقتی شرکت ها مشغول ایجاد نیروهای هوایی خصوصی شده اند، حمله به ناتو و تقاضای اینکه نیازمندانش پولش را بدهند، معنایی جز خصوصی سازی حداکثری ناتو نمی تواند باشد.
خصوصی سازی سازمان های امنیتی نظامی آمریکا از دورهٔ ریگان تا کنون ادامه داشته و در دورهٔ ترامپ خیز بزرگ تری خواهد گرفت.

ضربه ای دردناک به محیط زیست

در خبرها آمده که به دستور دونالد ترامپ  فعالیت های آژانس زیست محیطی آمریکاا به انجماد در می آید تا بر اساس سیاست های جدید کار کند. این سیاست های جدید هم وقتی شرکت اکزون که در جنایات زیست محیطی بسیاری متهم و محکوم شده ،وزیر امور خارجه تعیین می کند، روشن است. ضربه زدن هایی این چنین به ساز و کارهای حمایتی از حفظ محیط زیست پیامدهای بسیار خطرناکی برای سیارهٔ ما در بر دارد.
اخیرا این نامهٔ کوتاه در فیس بوک دست به دست می شود. جالب است که به علت احتمال زیاد فیلتر این نوع مطالب در فیس بوک، نویسنده خواسته آن را از طریق کپی و پیست بازتکثیر کنیم و نه کلید شیر فیس بوک.

از طرف یکی از کارمندان آژانس حمایت ار محیط زیست آمریکا:
بله من در دفتر آژانس کار می کنم و اوضاع به همین بدی ست که می شنوید. تمام کارهای آژانس از جمله وب سایت، صفحهٔ فیس بوک، توئیتر و بقیه چیزهایی که می توانید نام ببرید قفل شده و قابل به روز کردن نیست. تما گزارش ها، یافته ها، مجوزها، و مطالعات متوقف شده و قابل انتشار نیست. هیچ سخنرانی و یا اجلاسی به گروه های بیرون از آژانس قابل برنامه ریزی نیست. همه بورسیه ها و قراردادها به حالت انجامد درآمده. هر نوع تماس با رسانه ها باید از طریق دفتر ارتباط با رسانه ها صورت بگیرد که سکوت کرده و پاسخی نمی دهد. همه بورسیه ها و قراردادها در مورد پیمانکارانی که روی سایت های فرابورسیه ها برای دانشجویان فوق لیسانس و بالاتر ی کار می کنند که مشغول کار بر روی تز هایشان هستند، به حالت انجماد درآمده.
ما هنوز به کار مشغولیم. گزارشات مان را می نویسیم. برروی تاثیرات سرطان زایی سم ها و آفت کش ها کار می کنیم و امیدواریم که این اقدامات موقتی باشد و ما به زودی به خدمات رسانی به عموم ادامه دهیم. اما بسیاری از ما نگران نفوذ اندیشه های ایدئولژیک در کارها هستیم. به همین دلیل توصیه می کنم اگر از داده های فدرال استفاده می کنید، اطلاعات مورد نیازتان را از سایت بردارید. به ما گفته شده سایت بزودی تغییر خواهد کرد تا سیاست های مدیریت جدید را بازتاب دهد.
با ازادی کامل کپی کنید. شما پول به دولت می پردازید و لذا باید بدانید چه دارد می گذرد. من اینها را بعنوان یک شهروند به شما می گویم و نه در غالب هر نوع مسئول اداری.
اگر خواستید همرسانی کنید، این کار را به صورت کپی و پیست انجام دهید (و نه با کلید share فیس بوک). 
From a USA Environmental Protection Agency (EPA) staffer:
"So I work at the EPA and yeah it's as bad as you are hearing:
The entire agency is under lockdown, the website, facebook, twitter, you name it is static and can't be updated. All reports, findings, permits and studies are frozen and not to be released. No presentations or meetings with outside groups are to be scheduled. Any Press contacting us are to be directed to the Press Office which is also silenced and will give no response.
"All grants and contracts are frozen from the contractors working on Superfund sites to grad school students working on their thesis.
We are still doing our work, writing reports, doing cancer modeling for pesticides hoping that this is temporary and we will be able to serve the public soon. But many of us are worried about an ideologically-fueled purging and if you use any federal data I advise you gather what you can now.
"We have been told the website is being reworked to reflect the new administration's policy.
"Feel free to copy and paste, you all pay for the government and you should know what's going on. I am posting this as a fellow citizen and not in any sort of official capacity."
If you share, please do so with copy and paste.

۱۳۹۵ بهمن ۵, سه‌شنبه

برونسپاری قدرت سیاسی

در برخی تحلیل ها و نقطه نظرات دوستان، به نظرم رسید که جهانی سازی شرکتی هنوز هم آنطور که باید و شاید درک نشده و این باعث می شود، برخی حملات به  آنچه دولت از طرف دونالد ترامپ و دارو دستهٔ همراهش خوانده می شود، مثبت و سازنده و علیه غارتگران و به نفع مردم تلقی شود. مقالهٔ پیوست توضیحی مبنایی در این زمینه است.

برونسپاری قدرت سیاسی

سیاست ورزیِ شرکت ها در عصر جهانی سازی




۱۳۹۵ دی ۲۶, یکشنبه

نجات دهنده

روانشناسی کسانی که در زندگی شخصی خود کوچکترین فعالیت سیاسی ای ندارند، معمولا به «نجات دهنده»، «قهرمان»، «شخصیت های تاریخی فرزند زمان خود» و ... متمایل است. 
نقش آن ها در سیاست را می توان از این دید هم مورد توجه قرار داد.

۱۳۹۵ دی ۲۱, سه‌شنبه

شیوه های اعتراض

شک نیست که بخش بسیار بزرگی از مردم به رژیم ولایت فقیه نفرت می ورزند. اعتراضات مردم علیه حاکمیت دیکتاتوری موجود، علیرغم سرکوب شدید، روزی نیست که نمود تازه ای نداشته باشد.
این اعتراضات نه در شکل اعتراض و نه در اهداف مرحله ای خود یکدست و یکسان نیست. 
یک روز تجمع مردم در یادبودی برای کورش است، روزی تجمع در مقابل زندان اوین برای پشتیبانی از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی (زندانی سیاسی آزاد باید گردد) و در شیراز برای اعتراض به رژیم پارازیت پرور (پارازیت خیانت است به ملت) و تظاهرات و تحصن های کارگران و معلمان و ...  و  روزی هم شرکت در تشییع جنازهٔ هاشمی رفسنجانی و  شعار دادن علیه سیاست های دیکتاتوری خامنه ای و جناح تند رو (پیام ما روشنه، حصر باید بشکنه). پشت این نمونه از اعتراضاتی که مثال زدم صد البته گرایشات سیاسی مختلفی وجود دارد که وارد بحثش نمی شوم.
هر کدام از ما، بسته به علائق و گرایش سیاسی، به یکی از این سه دسته از اعتراض گرایش بیشتری داریم و آن دو را پاسخ لازم برای تغییر اوضاع ارزیابی نمی کنیم و هزاران دلیل هم برای صحت باورهای خود و روش و منش اعتراضی مورد نظرمان داریم. بحث های سیاسی زیادی هم در رسانه ها حول این اعتراضات و یا شیوه تغییرات در سیاست های حاکم که مخرب و مضر به حال کشورمان می دانیم در جریان بوده و خواهد بود.
بر این اساس، همگی باید بپذیریم، گرایشات سیاسی مختلفی در فضای سیاسی اجتماعی کشورمان وجود دارد و این گرایشات بسته به محتوا، قابلیت ها، و محدودیت هایش، اشکال اعتراضی مختلفی را بر می گزیند. تصور اینکه آن ها همه باید یکی باشند و همه بتوانند به شکل و محتوایی یکسان دربیایند، واقعبینانه نیست.
معترضان مشارکت کننده در این اعتراضات اساسا در فضاهای سیاسی اجتماعی متفاوتی زندگی می کنند و اعتراضاتشان از فضای زیستی شان متاثر است. به عبارت دیگر نمی توان این چندگانگی را فریب و دروغ و نیرنگ تلقی کرد، یا اینکه برخی از این اعتراضات را آزادیخواهانه ندانست و در خدمت رژیم ارزیابی کرد. دلیلش هم اینکه نیروهای سرکوبگر رژیم که بهتر از همه مخالفانشان را می شناسند، به همهٔ این اعتراضات برخورد خشنی داشته و سعی در به سازش کشاندن و نابودی آن ها کرده اند.
اینکه هر بار خود دیکتاتوری و دستگاه های عریض و طویل حکومتی اش را رها کنیم و اعتراضات گروه های رقیب در عرصهٔ سیاسی را هدف حملات خود قرار بدهیم، صحیح نیست.
اگر واقعا و عمیقا به دمکراسی معتقدیم، بهتر است این تنوع مبارزه را بپذیریم و سنگ بنای دمکراسی را از هم اکنون بر مبنای پذیرش این تنوع برخوردها قرار دهیم.
هنوز مجموعهٔ اعتراضات مردمی بسیار محدودتر از آن است که تغییری را به قدرت حاکم تحمیل کند. بخش بزرگی از مردم دچار «فقر حسی» و بی تفاوتی و روزمرگی همراه با افسردگی اند. رویارویی های مخرب ما بر این حجم بزرگ باز هم می افزاید.
پس بهتر است، اگر باور به کمک و مساعدت به مبارزات یکدیگر نداریم، از رویارویی های مخرب پرهیز کنیم و به کسانی که  در جذر و مدهای نوع مبارزهٔ دلخواهشان دیگران را بدنام می کنند، بدبین باشیم. 
به نظر من تقویت مبارزه در جامعه به هر شکل و هر اندازه، به تقویت امکان مبارزات عمیق تر می انجامد و به همین دلیل با تمام توان در بازتاب این مبارزات و کمک به پیشبردشان تلاش می کنم، هر چند شخصا نظرات و گرایشات سیاسی اجتماعی خودم را داشته باشم.