۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

سخنی با مشارکت کنندگان در انتخابات

سخنی با مشارکت کنندگان در انتخابات
بخش اول

در بحث های انتخاباتی پیش رو گاه گزاره های تبلیغاتی ای را می شنوم که ممکن است ظاهرا صحیح به نظر برسد، اما خطا است و برای داغ کردن بازار انتخاباتی بکار گرفته می شود. دقت بر برخی از آن ها خالی از فایده نیست.

۱- تحریم به معنی دعوت به رای ندادن به روحانی یا جهانگیری نیست. تحریم به معنی رای ندادن به کاندیداهای برگزیدهٔ شورای نگهبان و رهبری و از جمله رئیسی و قالیباف هم هست.  
دعوت به رای ندادن ، اگر مخاطب اقشاری از اجتماع باشند که احتمالا به رئیسی یا قالیباف رای می دهند، این دعوت به تحریم می تواند به نفع جناح اعتدالگر تمام شود. برعکس، اگر مخاطب در صورت شرکت به اعتدالگرایان رای می دهد، دعوت به رای ندادن به نفع جناح راست افراطی تمام خواهد شد.
تقلیل اثر دعوت به تحریم به یک جهت آن، شگردی تبلیغاتی ست و حساسیت بیش از حد هواداران روحانی به مخالفان رای دادن نادرست و نارواست.

۲- وقتی کاندیداها شعارهایی را بر می گزینند که بخش بزرگی از جامعه به هر دلیل خواهان آن اند، یا آن را در جهت منافع خود می بینند، تمسخر این شعارها می تواند نتیجهٔ عکس بدهد. زیر سوال بردن اینگونه کاندیداها بعنوان پوپولیست و تاکید بر اینکه شعارهایش در مورد تامین معیشت دروغ است و آن ها عوامفریب اند، از جذابیت این شعارها نمی کاهد. مخاطبان می توانند اینگونه فکر کنند که ممکن است پوپولیست ها دروغ بگویند و نکنند، اما چگونه می شود به تو رای داد که راست راست توی چشم ما می گویی اصلا چنین کارهایی نخواهی کرد.

۳- وقتی کاندید انتخابات یک دوره رئیس جمهور بوده است،  مهم ترین تبلیغ او آن چیزی ست که در این چهار سال انجام داده است. وقتی می شود به عمل یک فرد برای قضاوت رجوع کرد، حرف ها اهمیت ثانوی پیدا می کنند. اگر او توانسته باشد منافع هوادارانش را تامین کند، دوباره رای خواهد داشت، وگرنه کارش دشوار است. اگر کار و وعده هایش را پیش برده باید مرتبا آن ها را به رخ بکشد و به آن افتخار کند. اگر پیش نرفته باید به صراحت روی آن دست بگذارد و بگوید موانع چه بوده و در این دوره چگونه از سر راه برداشته می شود.
تاکید بر ادامهٔ وضع موجود به علت خطر گزینهٔ مقابل، تنها بر محافظه کاران یعنی کسانی که از وضع موجود حداقلی از رضایت نسبی دارند، تاثیر می گذارد. چرا که آن ها نمی خواهند با توجه به واقعیت های موجود، تغییری در رخ دهد.
در چنین شرایطی، تبلیغات برای مردم زحمتکشی که جانشان به لبانشان رسیده و خواهان تغییر اند، اغلب بی معنی است و حتی تاثیر منفی می گذارد.

۴- راست ها و راست های افراطی در جامعه، پایگاه اجتماعی دارند. آن ها با استفاده از حق گاه انحصاری سازماندهی سازمان های اجتماعی با استفاده از رانت های دولتی و حکومتی، این پایگاه اجتماعی را می پرورانند و از آن مراقبت می کنند. قدرت آن ها تنها در اعمال خشونت و توطئه و ابزارهای کنترلی مخالفان نیست. شعارهای آنان برای طیف هواداران بالقوه و بالفعل شان تنظیم می شود و احمقانه و بیربط و بی تاثیر شناختن آن کاری عاقلانه نیست. باید شالودهٔ شعارهای انتخاباتی راست ها را باز شناخت و برنامه هایی برای بی اثر کردن آن و جلب این پایگاه اجتماعی داشت. همچنین باید دقت داشت که آن ها از ابزار انحصاری نظرسنجی های روزمره از افکار عمومی برخوردارند و تاثیر وقایع را رصد می کنند.

۵- بین مدافعان حکومت و مخالفان یک نظام سیاسی دیکتاتوری مرز مشخص و روشنی وجود دارد. وقتی یک فرد یا گروهی سیاسی در مدتی طولانی و طی چند دوره پشت سر یک حزب سیاسی مشارکت کننده در حکومت مانند اصلاح طلبان و اعتدالگرایان حرکت کند، به همه  کاندیداهای آن رای دهد، از سیاست های آن به هر دلیل دفاع کند، ضعف ها و شکست ها و پشت کردن به برنامه های آن را توجیه کند، نمی تواند هویت مستقل سیاسی بعنوان مخالف برای خود قائل شود. هویت سیاسی چیزی نیست که ما برای خود قائلیم، بلکه بیشتر چیزیست که دیگران برای ما قائل اند و آن را از رفتار ما می گیرند.

۶- جمهوری اسلامی حکومتی وسیعا نظامی گراست و در جبهه های مختلفی مشغول جنگ های منطقه ای است. روی کار آمدن دولت اعتدالگرا خطر درگیری مستقیم در جنگی منطقه ای را از سر کشور ما بر نداشته است. دولت حسن روحانی کوچکترین اقدامی در این مورد انجام نداده، یا نتوانسته انجچام بدهد و در طول این چهار سال بر شدت درگیری ها افزوده شده است. ادامهٔ وضع موجود با توجه به قدرت فائقهٔ نظامی گرایان و رانت خواران و استمرار نظام فاسد حکومتی، به اندازهٔ کافی خطر آفرین است.
شک نیست که پیروزی کاندیدی مثل رئیسی می تواند خطر را در حدی افزایش دهد، اما خود ادامهٔ وضع موجود نیز به شدت و به اندازهٔ کافی خطر آفرین است و نمی توان مدعی شد که رای به ادامهٔ وضع موجود، خطر جنگ را از سر ما بر می دارد.
برای بیرون رفتن از این مهلکه اصلاحاتی جدی لازم است که نه تنها اقدامی برای آن نمی شود، حتی شعارش هم دیگر داده نمی شود. تنها راه جلوگیری از گسترش نظامی گری، اصلاحات وسیع مردمی در ساختار نظام حاکم است، هر نوع بی اعتنایی به آن، در واقع ادامه حرکت به سمت فاجعه با امیدهای پر از فریب و اغلب بی پایه است.

۷- اینکه تنها راه مبارزه سالم سیاسی و نتیجه بخش شرکت در انتخابات است و کار دیگری نمی شود کرد، یک سخن تبلیغاتی- انتخاباتی ست. سوی دیگر مبارزه هم براندازی مسلحانه نیست. مبارزات مدنی وسیعی در جامعه رخ داده و می دهد که نتیجه بخشی اش را نشان داده است.
همین روزهای اخیر شاهد پذیرش تغییر قانون اعدام در کمیسیون مربوطهٔ قضایی بودیم. مبارزه برای توقف اعدام ها را سازمان های مردم نهاد داخلی و جمعیت های دفاع از حقوق بشر داخل و خارج پیش برده اند. بخشی از چهره های این مبارزه هم اکنون در زندان اند. این مبارزات مدنی جسورانه است که چه از طریق فشار سازمان ملل و چه از طریق بالا بردن آگاهی و مخالفت مردم، ارتجاعی ترین بخش حاکمیت یعنی قوهٔ قضائیه را به عقب نشینی واداشته است.
آیا از خود پرسیده ایم، اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در کجای این مبارزه حضور داشته اند؟
آیا نمایندگانی که بدان ها رای دادید و انتخاب شدند و پیروزی شان را جشن گرفتید، تاثیری در پیشبرد این مبارزه داشته اند. این نمایندگان و دولت حسن روحانی حتی کنسرت های مجوزدار از هفت خوان رستم گذشته را نتوانسته اند برگزار کند، چه رسد به لغو اعدام که یک خواستهٔ ترقیخواهانهٔ عمومی ست.

۸- همیشه ممکن است در شرایطی اضطراری رایی بدهیم که خلاف بخش بزرگی از اعتقادات قلبی ما باشد، اما بهتر است از استثناء ها قاعده نسازیم. وقتی می سازیم و آن را بلند مدت بکار می بریم، دیگر استثناء نیست قاعده است.


۱۳۹۶ فروردین ۲۶, شنبه

دولت پنهان- Deep State

دولت پنهان- Deep State
ساختار سیستم حاکم بر جهان و برنامه های دولت ترامپ برای آمریکا
مصاحبه رادیو پویا با احمد جواهریان





پیوست های مصاحبه:


۱- دولت پنهان Deep State - شرکت های جهانی فرادولتی یا شبکهٔ فرا-نا-دولت حاکم بر جهان
  • در مورد چگونگی کارکرد ساختار قدرت سیاسی اقتصادی در جهان امروز بحث های مفصلی صورت گرفته، مقالات بسیار متعددی هم به زبان فارسی از طرف احزاب و سازمان ها و شخصیت های سیاسی ترقیخواه کشورمان انتشار یافته. آخرین مقاله ای که در این زمینه انتشار داده ام چنین نام دارد:


  • شرکت سرمایه گذاری بلک راک با ۲۲ مرکز سرمایه گذاری و ۷۰ دفتر در ۳۰ کشور و مشتریانی از ۱۰۰ کشور کار می کند. بر اساس گزارش اکونومیست، مجموعه سهام اداره شده توسط این شرکت ۷٪ کل سرمایه های مالی جهان و بالغ بر ۱۶ تریلیون دلار است.
Too big to Fail / Too big to be sued / Too big to be taxed / Too big to be regulated


۲- در انتخابات اخیر آمریکا چه گذشت
  • چگونهٔ شناسایی رای دهندگان توسط تجزیه و تحلیل کلان داده ها  و نحوهٔ اثر گذاری بر رای آن ها به وسیله ترفنندهای بازاریابی و روانشناسی سیاسی


  • فیلم مستند دربارهٔ انتخابات آمریکا به نام «بهترین دمکراسی ای که می شود با پول خرید» ساختهٔ  گرک پالاست.




  • نقش رسانه ها: رسانه ها نقش بسیار مخربی را بازی می کنند. به زبان روزنامه نگار ترقیخواه برندهٔ جایزه پلیتزر «کریس هجز»:
کریس هجز سخنان ۲.jpg


۳- فساد سیاسی حاکم
  • فساد مالیاتی در شرکت کاتر پیلار
اخیرا پرونده ای رو شد که شرکت کاترپیلار تمام قطعات یدکی ای که در آمریکا یا دیگر کشورها می سازد را از سوییس صادر می شود. این در حالی ست که آن ها در سوییس ساخته نمی شوند، بلکه تنها بر روی کاغذ از از آنجا صادر می شوند. چرا که کاترپیلار با دولت سوییس قرار دادی را امضاکرده که بر اساس آن کلیه کالاهایی که صدرات آن از سوسیس ثبت شود چیزی بین ۴ تا ۶ درصد مالیات خواهد داشت.


  • فساد در نیروی دریایی آمریکا
در هفته های اول مارس، پروندهٔ گروه دوم شامل  ۹ نفر از افسران عالیرتبهٔ نیروی دریایی آمریکا در اقیانوس آرام به علت فروش اطلاعات به نمایندهٔ یک شرکت پیمانکاری خدمات دریایی به ارتش آمریکا به نام  Fat Leonard به رسانه ها درز کرد. جالب اینکه یکی از این افسرها، آدمیرال Bruce Loveless مسئول عملیات اطلاعاتی نیروی دریایی و دیگری کاپیتان David Newland فرمانده پرسنلی ارتش هفتم نیروی دریایی در اقیانوس آرام بوده اند. برگزاری مجالس خصوصی پر از فاحشه های جورواجور  با ده ها هزار دلار کادو و شامپاین و سیگار برگ کوبایی صادراتی درجه یک، گوشه ای از این پرونده است.  (اگه یادتون باشه ما هم یک نمونه ثبت شدهٔ جهانی اش را داشتیم.  نماز جماعت فرماندهٔ نیروی انتظامی جمهوری اسلامی سردار زارعی با حوری-فاحشه های برهنهٔ بهشتی… آن هم  نه در آن دنیا بلکه در همین دنیا.)


  • وزیر بازرگانی دولت ترامپ همان واسطه معاملات قبلی مسئله دار اوست
چند هفته پیش یک بانک بزرگ آلمانی، دویچه بانک  برای پولشویی  صدها میلیون دلار جریمه شد، از قرار معلوم بانک دویچه ۱۰ میلیارد دلار را از روسیه به جزیره بانک ها منتقل کرده است. در سال 2008 دمیتری ریوبلوف ساختمانی 33 هزار فوت مربعی دhttp://www.telegraph.co.uk/news/2017/03/15/admiral-among-us-navy-officers-accused-trading-sex-secrets/ر فلوریدا را از دانالد ترامپ خریده و وی به دانالد ترامپ 95 میلیون دلار پول نقد داده است.  خود دانالدترامپ در سال 2006 این قصررا در حراج به قیمت 40 میلیون دلار خریده است. ترامپ و ریوبلوف هیچکدام پا در این قصر نگذاشته و در طی این مدت خالی بوده است. آن ها اعلام کرده اند که هیچگاه همدیگر را ملاقات نکرده اند و این معامله توسط واسطه انجام شده است. این واسطه چه کسی است؟  ویلبر راس  دوست قدیمی دانالد ترامپ که امروز به عنوان وزیر بازرگانی انتخاب شد.


۴- دو تغییر سیاست اساسی در دولت ترامپ
  • بودجهٔ پیشنهادی ترامپ و سهام شرکت های نظامی
خوب خبر بودجه پیشنهادی ترامپ به رسانه ها داده شد. در حالی که اختلاف طبقاتی شدید و فاصلهٔ  فقر و ثروت افسانه ای آمریکا مهم ترین واقعیت آمریکای امروز است و ۴۳ میلیون آمریکایی در فقر زندگی می کنند. نیمی از آن ها که به مرز بازنشستگی می رسند، پس اندازی برای این دوران ندارند، و همه مشکلات و دردهایی که در جریان انتخابات به بخش مهمی از آن ها برای گرفتن رای مردم اشاره شد، بودجه نظامی به شدت افزایش یافت. این برخلاف وعده های انتخاباتی ترامپ مبنی فاصله گیری از سیاست های نظامی گرایانه دولت آمریکاست.


بودجه.png


  • آیا ترامپ به جنگ اقتصادی با چین خواهد پرداخت؟
مصاحبهٔ آندرو راس سورکین روزنامه نگار معروف نیویورک تایمز با «جک ما» بنیانگذار و مدیر شرکت «علی بابا» و مشاور اقتصادی رهبر چین. ترامپ از «جک ما» خواسته تا در ایالت های خالی شده از صنایع آمریکا، کارآفرینی و شغل های کوچک ایجاد کند.  
جک ما: «در سی سال گذشته جهانی سازی توسط    صدها  شرکت بزرگ کنترل می شده است. 100 سال گذشته جهانی سازی توسط چندین شاه و امپراتور کنترل می شده است. چه اتفاقی می افتد که اگر در طول سی سال آینده ما بتوانیم از 60 میلیون کسب و کار این کار را بکنند حمایت کنیم؟ دنیا به رهبری جدیدی احتیاج دارد. رهبری جدید درباره ی کار کردن با همدیگر می باشد.